قصه کودکانه مدادشمعی های کوچولو

بلاگ رادیو کودک

این وب لاگ بازتاب دهنده اطلاعات سایت رادیوکودک در زمینه کودک است.

قصه کودکانه مدادشمعی های کوچولو

یکی بود یکی نبود

یک مداد شمعی زرد کوچولو بود که با پدر و مادر زردش زندگی میکرد.

زرد کوچولو نقاشی کردن رو خیلی دوست داشت.

اون همه چیز رو به رنگ زرد میکشید: خورشید، جوجه، گل های آفتابگردان و حتی فیل های زرد، ابرهای زرد، یا دریای زرد.

یک روز مداد شمعی آبی کوچولو با پدر و مادرش به خونه ی زردکوچولو آمدند.

آبی کوچولو و زرد کوچولو تصمیم گرفتند با هم یک نقاشی بکشند.

زرد کوچولو یک خورشید به رنگ زرد کشید و آبی کوچولو آسمون رو به رنگ آبی کشید.

زرد کوچولو یک درخت به رنگ زرد کشید.

آبی کوچولو گفت: "ولی درخت که زرد نیست، اون آبیه!"

و اومد روی درخت زرد رو آبی کرد.

زرد کوچولو میخواست جلوشو بگیره که یک چیز عجیب دیدند.

درخت دیگه نه زرد بود و نه آبی، اون سبز شده بود.

هردو از کشفشون خوشحال شدند و کلی چیزهای سبز کشیدند: سوسمار سبز، دایناسور سبز، چمن های سبز و لاک پشت سبز.

بعد هم رفتند سراغ قرمز کوچولو تا رنگ های دیگه رو امتحان کنند.

زرد کوچولو با قرمز کوچولو تونستند رنگ نارنجی رو درست کنند.

و آبی کوچولو با قرمز کوچولو تونستند رنگ بنفش رو با هم بسازند.

اونها سه تایی باهم یک نقاشی بزرگ و پر از رنگ کشیدند و اون رو بردند تا به پدر مادرهاشون نشون بدند.

داستان کوتاه کودکانه

خلاصه داستان کوتاه کودکانه

خلاصه داستان کودکانه

داستان های کودکانه



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






ÈэÓȝåÇ: داستان کوتاهداستان کوتاه کودکانه داستان خیلی کوتاهداستان صوتی کودکانهداستان کودکانه صوتیداستانهای کوتاه کودکانه
äæÔÊå ÔÏå ÏÑ  چهار شنبه 27 شهريور 1398ÓÇÚÊ 11:13  ÊæÓØ رادیوکودک