داستان کوتاه کودکانه پرنده کوچک

بلاگ رادیو کودک

این وب لاگ بازتاب دهنده اطلاعات سایت رادیوکودک در زمینه کودک است.

داستان کوتاه کودکانه پرنده کوچک


روزی سوفیا تصمیم گرفت که با دوستش به پیاده روی بروند،

او یک ساندویچ و یک سیب را درون کیفش قرار داد و کلاهش را گذاشت

دست دوستش را گرفت و با هم به سمت جنگل رفتند.

در راه بودند که ناگهان باد تندی شروع به وزیدن کرد به طوری که باعث شد

کلاه سوفیا از سرش بیرون آمده و به شاخه ی بلند درختی آویزان بشود.

سوفیا از این اتفاق ناراحت بود با خودش فکر کرد

که چکار کند که بتواند کلاهش را از روی شاخه بردارد

و وقتی دید نمی تواند کاری کند ناامید و ناراحت شده بود،

در همین هنگام بود که ناگهان پرنده ای آمد و روی شاخه ای که کلاه سوفیا آویزانش بود

نشست و سعی کرد کلاه را به او بدهد،

سوفیا که از این اتفاق بسیار خوشحال بود سعی کرد از پرنده تشکر بکند

و او برای این کار از ساندویچش به او داد

و به این صورت بود که هم سوفیا و دوستش و هم پرنده هر دو خوشحال بودند.

داستان کوتاه کودکانه

خلاصه داستان کوتاه کودکانه

خلاصه داستان کودکانه

داستان های کودکانه



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






ÈэÓȝåÇ: داستان کوتاه,داستان کتاه کودکانه, داستان خیلی کوتاه,داستان صوتی کودکانه,داستان کودکانه صوتی,داستانهای کوتاه کودکانه
äæÔÊå ÔÏå ÏÑ  شنبه 1 تير 1398ÓÇÚÊ 15:49  ÊæÓØ رادیوکودک